بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین
السلام علیک یا صاحب الزمان
سلام
به بهانه وداع با ماه محرم
در خم گیسوی تو
محمدرضا حبیب الهی
عهد ما با لب شیرین دهنان بست خدای
ما همه بنده و این قوم خداوندانند
ای خدای علی اصغر!
نسزد که بی تابی کند کودک عطشان جانمان که تشنه ی توست؟
ای خدای رقیه!
در این خرابه ی تاریکی ها، سر به دامان مهر که بگذارد دل خسته و سیلی خورده ی ما که منزل به منزل در پی توست؟
ای خدای سکینه!
در آزمون و ابتلاء از هر که هر چه می ستانی بستان، آرامش و سکینه مستان.
ای خدای قاسم!
امان از عشوه ی عروس دنیا و کرشمه ی عروسکان دنیا!
ما را بس باش!
ای خدای علی اکبر!
بدن آرزوهامان، پاره پاره بر تن زمین مانده است. آن را سالم به خیمه ی اجابت خود برسان.
ای خدای مسلم!
ما را در نبستن عهدهایی که نمی پاییم یاری کن.
ای خدای حبیب!
دل ما را به آتش سوزان عشق، گرم و زنده و جوان دار.
ای خدای حر!
نشانی را گم کرده ایم، راه را به اشتباه رفته ایم و هنوز در خیل سپاه شک و تردیدیم.
یقینمان ده!
ای خدای جَون!
ما را به بندگی و بردگی حسین(ع) روسفید کن.
ای خدای فرات!
رودهایی که در پای امام خود نجوشد و نخروشد، تشنگی ننوشیدن از لبان مقتدایشان مجازات بس!
ای خدای نماز!
شرم بر نمازگزاری ما که در امن و آسایش در بندگی تو کاهلیم و رشک بر نمازگزاری آنان که در زیر تیغ و بلا بر گفتگوی با تو چنان مشتاقند. مشتاقمان کن!
ای خدای اباالفضل!
بر لب دریاییم و تشنه لب!
سیرابمان کن!
ای خدای زینب!
انبوه اندوه و بلا را جز زیبایی ندیدن(1)، زیباست!
ما را هم سزاوار و سپاسگذار غم های بزرگ(2) خود کن.
ای خدای سجاد!
از جان تب دار ما، شربت شیرین مناجات را دریغ مدار.
ای خدای ذوالجناح!
تا انتها در رکاب ولی خدا بودن را به ما بیاموز.
و ... ای خدای اباعبدا...!
وای بر منتظرانی که امام خویش را بخوانند و به مسلخ کشانند.
جان تو و انتظار ما ... .
پی نوشت:
1ـ ما رأیت إلا جمیلا 2- اللهم لک الحمد حمد الشاکرین لک علی عظیم رزیتی؛ خدایا تو را ستایش می کنم، ستایش ستایش کنندگان بر بزرگی اندوهم(زیارت عاشورا)
منبع:http://www.aleyasin.moshkan.com/index.php
اللهم عجل لولیک الفرج
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین
السلام علیک یا صاحب الزمان
سلام
آبراه انتظار(یا مهدی)
ای دل طوفانیم آرام باش
یک تپش با طبع من همگام باش
واژههایم را پر از احساس کن
دیده را از اشک پر الماس کن
وا کن از پای قلم زنجیر را
بشکن این بغض شب دلگیر را
تا نویسم از چنین هنگامهای
سوی آن صحرا نشسته نامهای
کعبه آباد حجاز من توئی
مستحبات نماز من توئی
ای تو آرام دل هر بی شکیب
مستجاب آخرین امن یجیب
یادت ای قامت قیامت هر کجا
کرده غوغای قیامت را بپا
صبح جمعه رقص شور انگیز باد
حلقه زلف تو را آرد به یاد
چیست این دلشورههای بیکران
پشت کاشیهای سبز جمکران
کشتی امید در گل تا به کی
بانگ اللهم عجل تا به کی
تا به کی از داغ هجران تو صبر
جلوه کن ای آفتاب پشت ابر
اشکهایم هر پگاه انتظار
گل کند در وعدهگاه انتظار
کاروان سالار لختی صبر کن
یوسفی دارم به چاه انتظار
کی به دریای ظهورت میرسد
زورق این آبراه انتظار
بی تو در سرمای شب بیطاقتند
کودکان بیپناه انتظار
کاش مست چشم نازت میشدم
ریشهای از جانمازت میشدم
کاش برگردی که باز آید بهار
کاش گردد دست بوست ذوالفقار
کاش یکدم میهمانت میشدم
نیمهی شب روضه خوانت میشدم
کاش یک ساعت عنان گیرت شوم
یا جوان مرگ تو یا پیرت شوم
دادم از کف جمله صبر و تاب را
تا که بوسیدم کف سرداب را
بانگ هل من ناصر از کعبه برآر
کعبه را از این سیه پوشی در آر
ذوالفقار حیدری را تاب ده
کافران را بیم از مرداب ده
خیز و بر هم زن همه آرامشان
کام شیرین تلخ کن بر کامشان
محو کن فرعونیان نیل را
از فلسطین نقش اسرائیل را
کربلای دیگری آغاز کن
روزه صبر خدا را باز کن
کودک ششماهه را خوابی رسان
خیمههای تشنه را آبی رسان
اهل بیت عشق را دریاب زود
خیمه عباس مانده بیعمود
منبع: انجمن مداحان بابل
اللهم عجـــل لولیک الفـــرج