اى زیباترین ترانه هستى، و اى ترنم عشق و مستى!

اى غنچه شکوفاى باغ آفرینش، و اى خورشید تابنده معرفت بر ضمیر اهل بینش!

اى شاعرانه ترین غزل بر لب هاى عطر آگین اطلسى، و اى امید و پناه بى پناهان در شوره زار بى کسى!

اى منجى عالم بشریت، مهدى جان!

تو بهارى ترین نسیمى که بر کویر پائیز دیده دل من مى وزى و برگ برگ اندیشه ام را پر از شکوفه ایمان مى کنى.

تو سبزترین عشقى که در من مى رویى، و صمیمانه ترین لبخندى که زمستان وجود مرا گرم و بهارى مى کنى.

اى عسل ترین دلبستگى! هرگاه با یاد تو خلوت مى کنم و نام تو را غزل وار مى سرایم، عطر حضورت را بر سجاده نیازم نفس مى کشم و چتر سبز دستانت سایه سار لحظه هاى دلواپسى ام مى شود و نسیم مهرت بر کویر اندیشه هاى نا امیدى ام گل امید مى رویاند.

اى گل زیباى باغ معصومیت على «ع»! اى یادگار یاس کبود باغ نبوّت! اى کرامت ابدى حسن (ع)! و اى منتقم لاله هاى سرخ حسین «ع»! اى زائر غربت بقیع! اى مرثیه سراى قیام عاشورا و اى پناه بى پناهى ام مهدى جان!

اى آغاز و پایان و بهانه زیباى هستى! و اى زلال ترین حس انتظار و بى قرارى!

اى بهارى ترین پیوند و اى پاک ترین و ناب ترین عشق!

تو را مى خوانم و از تو، تو را مى خواهم و از خدا نیز تو را.

هر روز دستان نیازم را بر آستانه جانان دراز مى کنم و عاشقانه ترانه العجل العجل... سر مى دهم و زیر لب زمزمه مى کنم:

«اللهم عجل لولیک الفرج»

پایگاه حوزه


X